حمیدرضا معصومیان | شهرآرانیوز؛ هفته دوم رقابتهای لیگ برتر فوتبال درحالی دیروز آغاز شد که تیم شهر خودرو، تنهانماینده استان خراسان رضوی در این رقابتها که ایضا تنهانماینده فوتبال شرق ایران نیز هست، با حاضرنشدن دربرابر حریفش، پدیده هفته شد! اعتصاب بازیکنان شاکی و بلاتکلیف که در روزها و هفتههای گذشته چند بار تکرار شده بود، با حاضرنشدن همه آنها در فرودگاه و نرفتنشان به رفسنجان به یک بحران تبدیل شد تا بههمینسادگی ۳ امتیاز مهم از کف نماینده استان برود.
روز گذشته ساعاتی مانده به شروع بازی مس و شهرخودرو، رئیس هیئت فوتبال استان با ارسال نامهای به فدراسیون فوتبال از آنها درخواست کرد که این مسابقه را به زمان دیگری موکول کنند، اما این نوشدارو بعد از مرگ سهراب با حضور بازیکنان مس و داوران در زمین مسابقه بیاثر شد و حالا فقط مانده کمیته انضباطی که به احتمال زیاد نتیجه را ۳بر ۰ به سود رفسنجانیها اعلام میکند. اینهمه تازه غیر از مسئله جریمه مالی باشگاه است که به گفته سهیل مهدی، مسئول برگزاری مسابقات لیگ برتر، قطعا شامل نماینده استانمان خواهد شد.
واقعیت این است که تیم شهرخودرو یا پدیده یا هرچه که اسمش را میگذارید، تا گردن در بحران فرو رفته است و چشمانداز امیدوارکنندهای برای نجات آن وجود ندارد؛ تیمی که در هفته دوم اینچنین روزگار بههمریختهای پیدا کرده، بعید است بتواند مسیر طولانی تا پایان لیگ را طی کند و این چیزی نبود که از قبل قابل پیشبینی نباشد.
آنچه بر احوالات نماینده خراسان رضوی بعد از کنارکشیدن مجموعه اقتصادی پدیده از تیمداری گذشته، مصداق بارز این گزاره مشهور و اغلب درست است که «بار کج به منزل نمیرسد». مرور همه اتفاقاتی که بعد از تمامشدن ماجرای پدیده و پدیدارشدن داستان شهرخودرو روی داد، بهخوبی بیانگر این واقعیت است که هیچ اقدام بنیادین و اساسی در باب تیمداری این باشگاه صورت نگرفته است.
هرچه از زمان دستبهدستشدن امتیاز این تیم دورتر میشویم، چیزهای جدیدی میشنویم و میبینیم که معلوم میکند این داستان از ابتدا باریبههرجهت بوده و برای همین است که همیشه این تیم بار ورزش استان بوده است نه یار آن. در ماجرای تیمبستن، در قصه قهر و آشتی مربیانشان، در سناریوی تمامنشدنی بدهی به بازیکنان خارجی و داخلیشان و...، هرجای ماجرا را که ببینید، دم خروس بیحسابوکتابی بیرون زده و این برای این است که از اول، کار ساختاری نشده و هر چه شده، تدابیر موقتی و مقطعی بوده است.
مالک باشگاه شهرخودرو معمای بزرگ این داستان است که در ۶ ماه اخیر، ۶ کلمه حرف نزده است؛ آنهم درحالیکه سر نخ همه مشکلات به او میرسد. اکنون این تیم در وضعیتی پیچیده قرار دارد، اما هیچ خبری از فرهاد حمیداوی نیست و منصوبان او در باشگاه هم نتوانستهاند شرایط بحرانی تیم را حلوفصل کنند. مالک این باشگاه که روزی پای ثابت همه رسانههای رسمی و غیررسمی بود، در سکوتی آزاردهنده فرو رفته و این درحالی است که حیثیت و اعتبار فوتبال خراسان با این اتفاقها بهکلی زیرسؤال رفته است.
کسی بهدرستی نمیداند چه اتفاقی قرار است بیفتد؛ اما روشن است که همهچیز به ضرر فوتبال خراسان در جریان است. نکته فاجعهبار این است که مسئله فقط بیپولی تیم شهرمان نیست، بلکه پای منافع شخصی و خودخواهی برخیها نیز وسط آمده که با ترکیبی از لجبازیهای کودکانه، اوضاع را به کلافی سردرگم تبدیل کرده است. نوع تعامل باشگاه و هیئت فوتبال استان که علیالقاعده باید در کنار هم باشند، اما علیه هم هستند و بیطرفی و سکوت اداره کل ورزشوجوانان، هرچند که بهتازگی دچار تغییرات مدیریتی شده، شرایط بدی را رقم زده است که به نظر نمیرسد خروجی امیدوارکنندهای داشته باشد.
چند سال قبل تیم فوتبال سیاهجامگان در وضعیتی مشابه اینروزهای شهرخودرو، در لیگ دستهیک حاضر شد و بعد از فقط ۲ هفته منحل شد و به تاریخ پیوست و حالا سایه چنینسرنوشتی بر آشیانه سهمیه ارزشمند خراسان رضوی در بالاترین سطح فوتبال ایران سنگینی میکند.